گیاهخواری روش زندگی و رژیمی نام آشنا و جالب، از حیث پر حاشیه بودن و تعاریف گوناگون داشتن برای همگی ما است و گاه ممکن است به عنوان یک راه لاغری به ما پیشنهاد شده باشد. این پدیده، خیلی نو و مدرن به نظر میرسد، اما تاریخچهای دور دارد و منشا آن به آیینهای مذهبی و یا به بیان دیگر آغاز بشریت باز میگردد. این که از گیاهخواری به عنوان پدیدهای نوظهور یاد میکنند، علتهای فراوانی همچون اضافه شدن قوانین جور و واجور به آن و تشکیل جنبشهایی مدرن بر پایه و اساس گیاهخواری دارد؛ که به آنها میپردازیم. پیش از آن باید ببینیم که اصلا گیاهخواری چیست و چرا به وجود آمده است.
گیاهخواری چیست؟
همان طور که از نام گیاهخواری برمیآید، این رژیم یا مفهوم اعتقادی شامل نخوردن گوشت میشود. پرهیز از خوردن گوشت جانوران انواع مختلفی دارد و گاه به نخوردن فرآوردههای گوشتی، لبنی و حتی گیاهان پخته شده نیز میرسد. وجه مشترک تمامی انواع گیاهخواری در نخوردن گوشت گرم است.
دسته بندی گیاهخواری به انواع مختلف همان چیزی است که آن را به مفهومی مدرن تبدیل کرده و از شکل و پیشینه سنتی خود جدا میکند. چرا که سنت هرگز به جزئیات و تخصصی شدن اعتنایی نکرده و معمولا دارای یک قانون کلی است.
گذشته از آن، گیاهخواری میتواند از حد یک رژیم غذایی ساده فراتر رود و با کشتن حیوانات به دلایل مختلف و به صورت کلی مخالفت نماید. همچنین لباسهایی از جنس چرم، ابریشم و خز در عقیده بسیاری از سبزیخواران قبیح اند و پوشیدن یا تولیدات آنها عملی زشت و وحشیانه تلقی میشود.
انواع گیاهخواری
مواردی که در روش تغذیه و زندگی گیاهخواری قرار میگیرند به این صورت اند:
وجترینیسم
گیاهخواری به روش وجترینها سادهترین و شناخته شدهترین نوع گیاهخواری است. این افراد به دلایل سلامتی و اخلاقی از خوردن گوشت امتناع میکنند ولی فرآوردههای گوشتی مانند لبنیات، تخم مرغ، ژلاتین، عسل و… را مصرف میکنند.
گیاهخواری حاوی شیر و تخم مرغ
گیاهخواری در کنار مصرف تخم مرغ و لبنیات را شامل میشود.
زرده گیاهخواری
گیاهخواری در کنار مصرف تخم مرغ را شامل میشود.
شیر گیاهخواری
گیاهخواری در کنار مصرف لبنیات را شامل میشود.
وگانیسم
این شکل از گیاهخواری مصرف هر نوع محصول حیوانی چه در غذا و چه در مواد مصرفی را منع میکند. دلیل حذف این محصولات از چرخه غذایی و زندگی فرد و گرایش به وگانیسم معمولا اخلاقی است و حقوق حیوانات، حفاظت از محیط زیست و مسائل معنوی و مذهبی را سر لوحه اعمال خود قرار میدهد. حفظ سلامتی نیز در وگانیسم مهم بوده و مدام به سازگاری بدن انسان با گیاه و نه گوشت تاکید میشود.
بسیاری از افراد وگان با پرورش صنعتی حیوانات و آزمایش روی آنها مخالف هستند. از مهمترین محصولات حیوانی که وگانها از مصرف آنها خودداری میکنند میتوان به انواع گوشت، محصولاتی که در ترکیبات خود گوشت قرمز، مرغ، انواع آبزیان، ماکیان و… را دارند، لبنیات، تخم مرغ، عسل، ابریشم، خز، چرم، فرآوردههای حیوانی مانند ژله و پاستیل که از ژلاتین به دست میآید. لوازم آرایشی و محصولات بهداشتی که تست حیوانی دارند نیز توسط وگانها مصرف نمیشوند.
خام گیاهخواری
خام گیاهخواری علل مختلفی دارد و افراد با عقاید مختلف به آن گرایش پیدا میکنند. این نوع از گیاهخواری نه تنها مصرف گوشت، لبنیات و فرآوردههای گوشتی را شامل نمیشود، بلکه هیچ یک از موارد مصرفی خود را به شکل پخته شده توصیه نمیکند و فقط روشهای آمادهسازی مانند آبگیری، خشککردن، خیساندن و جوانهزدن در آن مجاز است. غذاهای موجود در رژیم و طرز فکر خام گیاهخواری شامل انواع میوه، سبزی و سالاد، آجیل و خشکبار، انواع جوانهها، مواد قندی و بسته به وگان بودن یا نبودن فرد عسل است.
همچنین این افراد از مواد محرکه مانند قهوه، چای، نوشیدنیهای الکلی، سیگار و هرگونه ماده مخدر خودداری میکنند و آنها را به کار نمیبرند.
فروگنیسم
این دسته از وگانها که فروگن نامیده میشوند تنها از میوهها و محصولات گیاهان استفاده میکنند؛ این یعنی گیاهان خود در چرخه غذایی این افراد جایی ندارند و حیات گیاهان نیز به اندازه حیات حیوانات محترم شمرده میشود. آنها علاوه بر این که مصرف محصولات حیوانی را تحریم میکنند، آن دسته از محصولات گیاهی که باعث مرگ یا آسیب دیدگی گیاهان میشود را نیز مورد استفاده قرار نمیدهند. در فروگنیسم بر خلاف خام گیاهخواری از غذاهای پخته نیز بهره برده میشود.
نیمه گیاهخواری
افراد نیمه گیاهخوار هر چند وقت یک بار و به مقدار کم گوشت مصرف میکنند و خود انواع مختلفی دارند. پسکیترینیسم، پولوترینیسم، پولوپسکیترینیسم از جمله شکلهای مختلف نیمه گیاهخواری هستند.
دسته بندی انواع گیاهخواری بر اساس دلایل آن
گیاهخواری زیست محیطی یا زیست بوم محور که در راستای بهبود شرایط زمین و محیط زیست انجام میگیرد. گیاهخواری اقتصادی یا اقتصاد محور که حالتی جبری دارد و فرد به علت تنگ دستی نمیتواند گوشت بخورد و مجبور است از خوردن آن امتناع کند. گیاهخواری اخلاقی یا اخلاق محور که دلایل اعتقادی و اخلاقی ر برای عدم خشونتورزی به حیوانات و نخوردن گوشت میآورد و به این دلیل مصرف آن را قطع میکند. گیاهخواری کارگر محور که حالتی اعتراضی به وضعیت فرودستان جامعه است و جنبشی نمادین برای درک شرایط کارگران محسوب میشود.
تاریخچه گیاهخواری
انسان، از ابتدای آفرینش و وجود گیاهخواری را به عنوان طریقه زندگی و روش خود برای زنده ماندن انتخاب کرده بود. بدن وی همواره سازگاری تمام و کمالی با گیاهخواری دارد و طبیعت او چنین بنا شده است. انسان مانند دیگر پستانداران و حیوانات اولیه، میوه میخورده و با میوه زنده میمانده است، اما تغییرات جوی و محیطی مانند زمین لرزه، که به کم و نایاب شدن میوه میانجامد، او را وادار کرده که از طبیعت خود سرپیچی کند و برای بقا گوشت بخورد.
بقای انسان به بیش از 4 میلیون سال میرسد و از این 4 میلیون سال تنها 7 هزار سال اخیر را گوشتخوار و 5 هزار سال اخیر را پختهخوار بوده است؛ به همین دلیل است که ساختمان بدن ما مانند حیوانات وحشی نیست و برای مثال دندانهایی مخصوص خوردن گیاه و سبزیجات داریم.
مصریان باستان، هندوها، بوداییها، زردتشتیان، مانویان، رومیان و یونانیان باستان، روحانیان دوره رنسانس، بخشی از مسلمانان، بخشی از یهودیان و بخشی از بهائیان خوردن گوشت را منع میکردند و گیاهخواری در آنان اعتقادی دیرینه است.
چرا گیاهخواری پدیدهای تازه در صنعت غذایی محسوب میشود؟
همان طور که خواندید این امر چیز جدیدی نیست و حتی گوشتخواری از آن جدیدتر به حساب میآید. اما گیاهخواری به معنای امروزی خود پدیده نویی تعریف شده و حتی میتوان گفت سنخیتی با آن چه در تاریخ و عقاید سنتی آمده ندارد. روش زندگی گیاهخواری مورد نظر ما و احتمالا شما، در قرن 20 و به خصوص دهه 70 میلادی به اوج شکوفایی خود رسید و با جنبشهای آزادی خواهانه دیگر گره خورد. دلایل اخلاقی و سپس محیط زیستی اولین چیزهایی بودند که گرایش به گیاهخواری را جرقه زدند.
یکی از جنبشهایی که با عقاید گیاهخواری سنخیت زیادی داشت جنبش فمنیسم و برابری حقوق زن و مرد بود. همواره 68 درصد گیاهخواران را زنان و 32 درصد را مردان تشکیل میدهند. از ابتدا نیز مردان به دنبال گوشت و شکار میرفته اند و بیشتر هم به مواد موجود در آن نیاز پیدا میکردند. در بسیاری از جوامع خوردن گوشت مردانه و گیاهخواری زنانه و خفیف بر شمرده میشود و مرد واقعی گوشت را از غذای خود حذف نمیکند. طبق آمار افرادی که با گیاهخواری مخالف اند و گروههای کوچک ضد آنان را تشکیل میدهند اکثرا مرد هستند.
گیاهخواری به همین دلایل مسئلهای مدرن محسوب میشود. امور سنتی شک را به خود راه نمیدهند و سرراست و قطعی اند. گیاهخواری در تازه بودن خود فرقی با فمنیسم و جریانات مشابه ندارد و همان قدر اعتراضی و محکم است.
در آخر
در آخر باید گفت که اگر این طریقه را برای ادامه زندگی خود برگزیده اید حسابی حواستان را جمع کنید. مکمل مصرف کنید و خطر سوء تغذیه را جدی بگیرید. گیاهخواری اگر حساب شده و درست باشد، طول عمر شما را افزایش میدهد؛ خطر ابتلا به سرطان و بیماریهای دیگر را کم میکند؛ باعث کاهش وزن شما به صورت سالم میشود و استخوانهایی قوی به شما هدیه میدهد. گیاهخواری انرژی بدن را زیاد و علائم یائسگی را کم میکند؛ با این رژیم مواد سمی در بدن شما کم میشوند و در هزینههایتان صرفه جویی میشود. مهمتر از همه گیاهخواری جان حیوانات را نجات میدهد و آلودگیهای محیطی را کم میکند.
اگر به گل و گیاه علاقهمند هستید خواندن مقاله شش گیاه آپارتمانی خوشگل را به شما توصیه میکنیم.
یک پاسخ
به نظر من این ک بخواییم ساختار بدنمون رو با بدن حیوانات مقایسه کنیم بگیم چون ما مثل حیوانات دندون تیز و چنگال نداریم برای شکار و گوشت خوردن پس حتما گیاه خوایم اشتباهه؛
بزرگترین نعمتی ک ما داریم عقله و باید ازش استفاده کنیم
ساختار بدن ما مثل حیوانات نیست چون انسان ها با عقلشون وسایلی تهیه کردن برای شکار و آتشی درست کردن برای پختن و استفاده کردن گوشت.
همون طور ک حیوانات برای یقا از شکار کردن استفاده میکنن
انسان ها هم برای بقای خودشون(و با استفاده از عقل)
از پرورش حیوانات گوشتی استفاده میکنن.
اگر ساختار بدن ما برای گیاه خواری درست شده بود الان گیاه خوار بودن انقدر سخت نبود ک برای تامین پروتئین های لازم بدن از مکمل استفاده کنن
پس بهتره ک به جای تقلید کردن از عقلمون استفاده کنیم